English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2688 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
close in U نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
loop drive U ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
near all U نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
stances U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
off target hit U ضربه بی ارزش شمشیرباز
time hit U ضربه شمشیرباز در ضد حمله
hit not valid U ضربه بی ارزش شمشیرباز
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
deciding U نزدیک به دروازه حریف
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
power forward U مامورجلوگیری از نزدیک شدن حریف به سبد
headman U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headmen U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
hear footsteps U عدم توجه به وفیفه درنتیجه نزدیک شدن حریف
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hinders U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered U جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hinder U جلوگیری از ضربه زدن حریف
nears U نزدیک به ضربه
neared U نزدیک به ضربه
near- U نزدیک به ضربه
nearest U نزدیک به ضربه
nearing U نزدیک به ضربه
nearer U نزدیک به ضربه
near U نزدیک به ضربه
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
high sticking U بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hacked U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks U ضربه خطای دست به بازوی حریف
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
pinning position U نزدیک به ضربه شدن
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
put away U ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
under arm net shot U ضربه کوتاه از نزدیک تور
dab shot U ضربه ناگهانی از نزدیک تور
gimme U ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
squib kick U ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
high U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highs U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
clothesline U ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین
highest U ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
knockout U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockouts U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
approaches U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approached U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
pop up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop-up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
half volley U پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
take croquet U ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
close U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closest U نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
dribbled U رد کردن توپ از حریف
mark U نشانه کردن حریف
dribbles U رد کردن توپ از حریف
marks U نشانه کردن حریف
clinches U بغل کردن حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
clinched U بغل کردن حریف
clinch U بغل کردن حریف
clinching U بغل کردن حریف
put the ball on the floor U رد کردن توپ از حریف
dribble U رد کردن توپ از حریف
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
parried U دفع کردن حمله حریف
parry U دفع کردن حمله حریف
hooking U سد کردن غیرمجاز حریف باچوب
parrying U دفع کردن حمله حریف
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
parries U دفع کردن حمله حریف
interference U سد کردن غیرمجاز راه حریف
finger hold U خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
to overcrow one's rival U از پیروزی بر حریف شادی کردن
point bland U بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore U نزدیک کرانه نزدیک ساحل
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
overplays U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
to backtrack <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
to row back <idiom> <verb> U نقض کردن [موضوعی در مقابل حریف]
sweat out U بازحمت حریف را از میدان بدر کردن
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
change of engagement U وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
kneeing U خطای سد کردن راه حریف بازانو
overplaying U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
overplayed U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
overplay U حریف را ناچار به تغییر محل کردن
causeway U جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
causeways U جاده ایکه از کف زمین بلندتراست
approximate U نزدیک کردن
approximated U نزدیک کردن
approximates U نزدیک کردن
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
tree of life U درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
backsword man U شمشیرباز
fencer U شمشیرباز
jab U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
flea flicker U پاس اشفته برای گیج کردن حریف
disengage U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabs U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
jabbing U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
disengaging U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengages U رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
jabbed U بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
rock gardens U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
aperture U اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
rock garden U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
By an inconceivable trick( trickery) . U با حقه ایکه عقل جن هم به آن نمی رسد
wrongshipped U محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
apertures U اندازه دهانه ایکه از ان نور عبورکند
tae U پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
To turn into cash. U به پول نزدیک کردن
adduct U بمرکز نزدیک کردن
to trun to a U بصرفه نزدیک کردن
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
clippings U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
angle block U سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
clips U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clipped U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip U سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
line of attack U سینه شمشیرباز
foilist U شمشیرباز فویل
epeeist U شمشیرباز اپه
assault U یورش شمشیرباز
fencing position U گارد شمشیرباز
foilsman U شمشیرباز فویل
sabreur U شمشیرباز سابر
assaulted U یورش شمشیرباز
assaults U یورش شمشیرباز
penstock U لوله ایکه اب تحت فشار را به توربین میرساند
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com